چه مهارتهایی برای زندگی مهم تر است؟
پرسش مهر مدارس 97 با موضوع چه مهارتهایی برای زندگی مهمتر است؟
پرسش مهر 19
تعداد صفحات : 28 صفحه
قیمت :5000 تومان
فرمت فایل : ورد و پی دی اف (قابل ویرایش)
باسمه تعالي
جمهوری اسلامی ایران
آموزش و پرورش استان ....
اداره آموزش و پرورش شهرستان ....
پرسش مهر 97-98:
چه مهارتهایی برای زندگی مهمتر است؟
نام و نام خانوادگي مولف اول/مجری اصلي:
پست سازمانی:
رشته تحصیلی:
آخرین مدرک تحصیلی:
دوره تحصیلی:
سمت فعلی:
شماره پرسنلی:
تقدیم به کسانی که لحظات ناب باور بودن، لذت و غرور دانستن، جسارت خواستن، عظمت رسیدن و تمام تجربه های یکتا و زیبای زندگیم، مدیون حضور آنهاست
تقدیم به خانواده ام
تشکر و قدرداني:
از همکاران عزیزم بسیار سپاسگذارم چرا که بدون راهنماییهای ایشان تامین این پژوهش بسیار مشکل می نمود.سپاسگزارم از آنها به دلیل یاریها و راهنماییهای بی چشمداشتشان که بسیاری از سختیها را برایم آسانتر نمودند.
چکیده
از میان مهارتهایی که باید در اولویت آموزش در مدارس باشد، مهارت زندگی را میتوان مهمترین آن ارزیابی کرد. بیش از یک دهه است که پژوهشهای آموزشی در آموزش و پرورش به سمت مهارتهای زندگی پیش میرود. برخی ویژگیها که به آن جانمایههای شهروندی امروزی گفته میشود، باید در روند آموزش مورد توجه قرار گیرد تا در فرد نهادینه شود و در آینده با مردم جامعه ارتباط سالم و درستی
ادامه چکیده در فایل اصلی
کلمات کلیدی: مهارتهای زندگی، آموزش مهارت
فهرست
مقدمه
بیان مسئله
اهمیت موضوع
پیشینه موضوع
مباحث پیرامون موضوع
ادبیات موضوع
بحث روایتی
راهکارها
پیشنهادات
نتیجه گیری
منابع و ماخذ
مقدمه
مهارتهاي زندگي، مجموعهاي از تکنيکها، اصول و قواعدي است که زمينه تعامل و سازگاري انسانها را با محيط و اطرافيان فراهم ميسازد. با مجهز شدن به اين مهارتها ميتوان در برابر مشکلات پيرامون برخوردي منطقي و کارساز داشت. فرد با کمک اين مهارتها، دانش و نگرشهاي خود را به توانايي واقعي بدل ميسازد و از نيروهاي نهفته خويش در جهت شادابي و بهبود وضعيت بهره ميگيرد. او ميآموزد که در شرايط ويژه، بازخوردهاي مناسب از خويش نشان دهد و در معرض آسيبها و کاستيها قرار نگيرد. مهارتها شامل صفات خاص، خصوصيات شخصي و استعدادهاي بالقوه هستند که با تمرين و مهارت در وجود وي به رشد و شکوفايي نزديک ميشوند. انسان با سرمايه وجودي خويش ميتواند احساسات و افکار و هيجانها و ادراکاتش را تجزيه و تحليل کند و بهترين گزينه را براي ادامه مسير زندگي برگزيند. آدمي براي قرار گرفتن در اين مسير موفقيتآميز بايد در اصلاح رابطه خود با خدا، خود و ديگران گام بردارد و با استفاده از اصول و آموزههاي ديني و علمي به اهداف متعالي نزديک شود.[1]
خلاء نظام مهارتآموزی اثر بخش و کارا یکی از چالشهای مهم نظام آموزشی کشور در همه سطوح از مدرسه تا آموزش عالی کشور است. در حالی که فرزندان ما باید از دوران ابتدایی با کارآفرینی، تولید و اشتغال و امور تجاری آشنا شوند و با توجه به ضرورتها و زمینههای منطقهای خود نسبت به بازار کار آینده و مشاغل مورد نیاز در سطوح مختلف آشنایی پیدا کنند؛ نظامی کارآمد و پاسخگو برای این نیاز مهم کشور وجود ندارد...
ادامه مقدمه در فایل اصلی
مهارت لازمه و مقدمه اشتغال است، بدیهی است که مهارتی که منجر به اشتغال اثربخش و مفید برای جامعه و فرد نشود، مهارتی کم ارزش است. مطابق چشمانداز 20 ساله کشور نظام آموزش رسمی کشور وظیفه دارد در یک دوره دوازده ساله افرادی با حداقل یک مهارت برای اشتغال مؤثر تربیت کند....
بیان مسئله
در آموزش مهارتهای زندگی، هدف اصلی تغییر رفتار مخرب به سازنده است. این مهارتها باید از دوران پیش از دبستان شروع شود و به نوعی در مدرسه و سربازی و دانشگاه و حتی مراحل بعدی زندگی در اجتماع، مداوم آموزش و بازآموزی انجام بگیرد اما متاسفانه هم به دلیل ناآگاهی والدین از اصول فرزندپروری و هم اهمیت ندادن به این جنبه بسیار مهم آموزشی از سنین پیش از دبستان، این مهارتها از کودکی در وجود کودکان نهادینه نمیشود و امکان یادگیری آسان آنها در کودکی از بین میرود.
در آموزش و پرورش متاسفانه بیشترین تمرکز بر قسمت آموزش و کسب مهارتهای ابزاری و شناختی (سواد) است تا ابعاد دیگر پرورش روانی و اجتماعی مثل آموزش مهارتهای زندگی با افزایش دانش تئوری و نیز انجام تکراری و مداوم یک عمل، مهارت و تسلط ما در آن زمینه روز به روز در بیشتر موارد بهینه و مطلوب میشود (مصداق کار نیکوکردن از پرکردن) است. به بیان دیگر، مهارتهای زندگی شبیه جعبه ابزار با ابزارهای مختلف مثل انبردست، آچار و... هستند.
ادامه بیان مسئله در فایل اصلی
اهمیت موضوع
سهم آموزش و پرورش در بودجه عمومی کشور خیلی اندک و در حدود 10 درصد است. این در حالی است که در بیشتر کشورهای دنیا سهم آموزش و پرورش از بودجه عمومی کشور بین 15 تا 25 درصد است. از این رو میتوان گفت آموزش و پرورش ما با یکسری چالشهای اساسی روبرو است اما این چالشها نباید مانعی در مسیر کارآمدی این نهاد باشد.
در حال حاضر آموزش و پرورش نقش اندکی را در آموزش مهارتهای اساسی زندگی به افراد ایفا میکند. این در حالی است که شرایط زندگی امروز دانشآموزان ایجاب میکند بسیاری از مهارتها به آنان آموخته شود. برای این منظور باید محتوای کتب درسی ...
ادامه اهمیت موضوع در فایل اصلی
پیشینه موضوع
آموزش مهارتهای زندگی در سال ١٩٧٩ و با اقدامات آقای دکتر گیلبرت بوتوین[2] آغاز شد. وی در این سال یک مجموعه آموزش مهارتهای زندگی برای دانشآموزان کلاس هفتم تا نهم تدوین نمود که با استقبال فراوان متخصصان بهداشت روان مواجه گردید. این برنامه آموزشی به نوجوانان یاد میداد که چگونه با استفاده از مهارتهای رفتار جرأتمندانه، تصمیمگیری و تفکر نقاد در مقابل وسوسه یا پیشنهاد سوء مصرف مواد از سوی همسالان مقاومت کنند. هدف بوتوین طراحی یک برنامه واحد پیشگیری اولیه بود. مطالعات بعدی نشان داده آموزش مهارتهای زندگی در صورتی به نتایج مورد نظر ختم میشود که همه مهارتها به فرد آموخته شود. پژوهشها حاکی از آن بودند که این برنامه در پیشگیری اولیه چندین نوع مواد مخدر از جمله سیگار موفق بوده است.
مرور مطالعات انجام شده نشان میدهد که برنامههای پیشگیری مبتنی بر آموزش مهارتهای زندگی، بسیار مؤثرتر از گرایشهای سنتی است. مثلاً پری و کلدر (١٩٩٢) دریافتند که گرایشهای جامع در پیشگیری از سوءمصرف مواد شامل آموزش مهارتهای زندگی برای ارتقای تواناییهای اجتماعی در به تعویق انداختن شروع مصرف الکل و ماری جوانا بسیار مؤثرتر...
ادامه پیشینه موضوع در فایل اصلی
مباحث پیرامون موضوع
یکی از چالشهای اصلی نظام مهارتآموزی در آموزش و پرورش، نگرش به دوره دیپلم به عنوان مقدمه ورود به دانشگاه است. این نگرش زاییده دو عامل است:
عامل اول: افراد با مدرک دیپلم فاقد مهارت و توانمندی متناسب با نیاز جامعه هستند.
عامل دوم: نگرش ناصحیح به موضوع اشتغال و جستجوی کلید اشتغال موفق در ورود به دانشگاه است.
در نظام آموزش عالی کشور، مبنای ایجاد یا توسعه رشته بر مبنای تعداد اعضای هیأت علمی، فضای فیزیکی و تجهیزات هر دانشگاه است. در شرایطی کنونی و تنگناهای مالی آموزش و پرورش نیز شاخص اصلی برای ایجاد رشته و توسعه هنرستانهای فنی و حرفهای و کاردانش امکان ایجاد کارگاههای تخصصی و تجهیزات و فضای مناسب در رشتههای کم هزینه است. در مجموع در توسعه رشتههای مهارتی هنرستانها و دانشگاهها، نیاز کشور به مشاغل و مهارتهای مختلف تقریباً نادیده گرفته میشود یا در اولویتهای مراتب پایین قرار دارد. بسیاری از مشاغل میتوانند افراد را با گذراندن یک دوره مهارتی یکساله و حتی کمتر از آن بکار گیرند، لکن بهدلیل نبود نظام هدایت تحصیلی یا هدایت مهارتآموزی افراد بدون توجه به نیاز کشور جذب دانشگاهها میشوند و بعد از فارغالتحصیلی و بهدلیل تنگناهای مختلف به مشاغل کاذب و نامتناسب با استعداد، رشته تحصیلی و مهارت کسب شده اشتغال مییابند...
ادامه مباحث پیرامون موضوع در فایل اصلی
ادبیات موضوع
تعریف مهارتهای زندگی
مهارتهای زندگی[3] تواناییهایی هستند که با تمرین مداوم پرورش مییابند و شخص را برای روبهرو شدن با مسایل روزانه زندگی، افزایش تواناییهای روانی، اجتماعی و بهداشتی آماده میکنند. سازمان جهانی بهداشت مهارتهای زندگی را چنین تعریف نموده است: توانایی انجام رفتار سازگارانه و مثبت به گونهای که فرد بتواند با چالشها و ضروریات زندگی روزمره خود کنار بیاید.
در تعریف دیگر میتوان مهارتهای زندگی را مجموعهای از مهارتها و شایستگیهای فردی و گروهی دانست که افراد برای زیستن در هزاره جدید به آن نیازمند میباشند. همزمان با یادگیری تسلط و استقرار، در این مهارتها فرد علاوه بر رسیدن به آرامش و تعادل در زندگی فردی و اجتماعی به ایفای نقش در زندگی خود میپردازد.
به طور کلی مهارتهای زندگی عبارتند از تواناییهایی که منجر به ارتقای بهداشت روانی افراد جامعه، غنای روابط انسانی، افزایش سلامت و رفتارهای سالم در سطح جامعه میگردند. مهارتهای زندگی هم به صورت یک راهکار ارتقای سلامت روانی و هم به صورت ابزاری در پیشگیری از آسیبهای روانی – اجتماعی مبتلا به جامعه نظیر اعتیاد، خشونتهای خانگی و اجتماعی، آزار کودکان، خودکشی، ایدز و موارد مشابه قابل استفاده است. به طور کلی مهارتهای زندگی ابزاری قوی در دست متولیان سلامت روانی جامعه در جهت توانمندسازی جوانان در ابعاد روانی – اجتماعی است. این مهارتها به افراد کمک میکنند تا مثبت عمل کرده، هم خودشان و هم جامعه را از آسیبهای روانی – اجتماعی حفظ کرده و سطح بهداشت روانی خویش و جامعه را ارتقاء بخشند.
مدلهای آموزش مهارتهای زندگی
در حال حاضر دو شیوه برای آموزش مهارتهای زندگی وجود دارد که عبارتند از:
مدل دهگانه
مدل H-4
مدل دهگانه
این سازمان، مهارتهای زندگی را به شکل زیر فهرست و دستهبندی میکند:
تصمیمگیری و حل مسئله
تفکر خلاقانه و تفکر نقادانه
مهارت ارتباطی و مهارت مدیریت رابطه
خودآگاهی و همدلی
مدیریت احساسات و هیجانات و مدیریت استرس
البته همین مدل و المانهای آن (و گاه المانهای مشابه) در قالب مهارتهای دهگانه زندگی و گاه مهارتهای دوازدهگانه زندگی هم معرفی و مطرح میشوند:
اما با توجه به اینکه بسیاری از گزارشهای سازمانهای معتبر بینالمللی با تکیه بر تقسیمبندی فوق تنظیم و ارائه میشوند، ما هم همان شکل اصلی و اولیهی سازمان بهداشت جهانی (شکل پنج قسمتی) را مورد توجه قرار میدهیم.
ادامه ادبیات موضوع در فایل اصلی
مدل H-4
در ایالات متحده H-4، سازمانی مربوط به امور جوانان است که بنیاد ملی غذا و کشاورزی و وزارت کشاورزی ایالات متحده (USDA)آن را اداره میکنند، و رسالت آن «به کارگیری جوانان به منظور رسیدن به نهایت استعداد آنان و همچنین پیشبرد حوزۀ توسعۀ جوانان است.» نام H-4نمایانگر چهار حوزۀ توسعه فردی مورد توجه این سازمان است: سر، قلب، دستها و سلامت. این
....
... شعار H-4 «بهترین را ساختن» است در حالیکه آرم آنها «آموزش از طریق عمل کردن» است (که گاهی به صورت: یادگرفتن چگونه انجام دادن از طریق به انجام رساندن) نوشته میشود.[4]
تعریف مهارتهای ده گانه زندگی:
خودآگاهی:
خودآگاهی، توانایی شناخت و آگاهی از خصوصیات، نقاط ضعف و قدرت، خواستهها، ترس و انزجار است. رشد خودآگاهی به فرد کمک میکند تا دریابد تحت استرس قرار دارد یا نه و این معمولاً پیش شرط ضروری روابط اجتماعی و روابط بین فردی مؤثر و همدلانه است.
همدلی:
همدلی یعنی اینکه فرد بتواند زندگی دیگران را حتی زمانی که در آن شرایط قرار ندارد درک کند. همدلی به فرد کمک میکند تا بتوانند انسانهای دیگر را حتی وقتی با آنها متفاوت است بپذیرد و به آنها احترام گذارد. همدلی روابط اجتماعی را بهبود میبخشد و به ایجاد رفتارهای حمایتکننده و پذیرنده، نسبت به انسانهای دیگر منجر میشود.
ارتباط مؤثر:
این توانایی به فرد کمک میکند تا بتواند کلامی و غیرکلامی و مناسب با فرهنگ، جامعه و موقعیت، خود را بیان کند بدین معنی که فرد بتواند نظرها، عقاید، خواستهها، نیازها و هیجانهای خود را ابراز و به هنگام نیاز بتواند از دیگران درخواست کمک و راهنمایی نماید. مهارت تقاضای کمک و راهنمایی از دیگران، در مواقع ضروری، از عوامل مهم یک رابطه سالم است.
بحث روایتی
مهارتهای ده گانه زندگی از دیدگاه اسلام و قرآن
به دلیل اهمیت و نقش مهارتهای زندگی، بررسی آن از دیدگاههای مختلفی مطرح میشود که با در نظر گرفتن باورها و اعتقادات مذهبی مردم مسلمان، در این بحث به توصیف آن از منظر اسلام پرداخته میشود.
یکی از دغدغههای دین، سعادت و رضایتمندی از زندگی است و یکی از رسالتهای آن آموزش مهارتهای زندگی کردن به پیروان خویش است. متأسفانه این بخش از آموزههای دینى کمتر مورد توجه واقع شده و یا اصلاً مورد توجه قرار نگرفتهاند. هدف رفتار صحیح بر اساس آموزشهای قرآن و حدیث است تا زندگی اهل ایمان را نشاط و شادمانی بخشد، و نگاهی نو در این زمینه بگشاید.
خدای بزرگ و مهربان همدم و مونسی از جنس خودمان برایمان قرار داد تا با او به آرامشی در ابعاد مختلف زندگی برسیم پس اگر میخواهیم به آرامش پایدار برسیم عاقلانه است که به علم خداوند اعتماد و اطمینان کنیم و در سایه فرمان و دستورات الهی که خالق همه هستی و آرامبخش همه دلهای آشفته و پریشان است به آرامش و سعادت دست یابیم پس راههای رسیدن به آرامش را در کلام الهی جستجو و سپس آن راهها را میپیماییم.
سخنان خداوند گواهی بر این آگاهی است تا واقف شویم و بدانیم که مشکلات برای آزمایش و امتحان است پس در پاسخ صحیح به آن بکوشیم (انعام، ۳۳).
خدای مهربان آرامش و آسایش انسان را در کانون گرم خانواده قرار داده است پس آن را در مکانهای دیگر نجویید (اعراف، ۱۸۹)
فقط کافیست مهارتهای زندگی را از آیات قرآنی برگرفته و در تمام ابعاد زندگی خویش بکار بندیم.
برخی از مهمترین جايگاه مهارتهاي زندگي در اسلام به شرح ذیل مطرح شده است:
آگاهی از جامعیت و واقع نگری اسلام و ظرفیت تامین نیازهای انسانی، تا دیدگاه صحیح و حقیقی به اسلام گسترش بیشتری یافته و تاثیر دین در زندگی روشنتر گردد.
مطرح شدن دیدگاه اسلام دربارهی مهارتهای زندگی و در نظر گرفتن رویکردهای عالمانه به منظور تدوین نمودن معیارها و ضوابط مطمئنی در زمینههای مورد بحث.
اندیشهورزی نقادانه بر پارهای از مباحث مهارتهای زندگی که با رویکردی اومانیستی و یا سکولاریستی آمیخته شده و از دیدگاههای اسلامی بیبهره است مانند مبانی و منابع ارزش شناسی، معیارها و شیوههای درک و تفکیک ارزشها از ضد ارزشها و غیره.
توصیف مواردی که وجود ارتباط معنادار ما بین مولفههای مهارتهای زندگی را مشخص میکند تا درک بهتر و عمیقتری از آن بدست آید، مانند رابطهی انسان با خداوند و تأثیر آن بر رابطهی او با مردم.
آموزش مهارتهای زندگی از نگاه نهج البلاغه
امام علی(ع) در کتاب نهج البلاغه، بهترین و کاملترین مهارتهای زندگی را به مخاطبان خود آموزش میدهد. از نظر ایشان ندانستن ارزش خویش و نداشتن مهارت خودآگاهی، زمینهی نابودی شخص را فراهم میکند و با اتخاذ تصمیمات مناسب و خلاقانه، آینده خود را تضمین کرد و از هر اشتباه و لغزش به دور بود.
خودآگاهی در حقیقت توانایی شناخت خود و آگاهی از ویژگیها، نقاط ضعف و قوت، تمایلات، ترسها و انزجارهای خویش است.
رشد خودآگاهی به فرد کمک میکند تا دریابد، تحت استرس قرار دارد یا نه و این معمولاً پیش شرط و شرط ضروری روابط اجتماعی و روابط بینفردی موثر و همدلانه است. خودشناسی پیش نیاز روابط موثر اجتماعی و بین فردی است و در ایجاد همدلی و همحسی با دیگران نقش مهمی دارد.
اکثر مکاتب و روشهای مشاورهای و روان درمانی در روانشناسی و حتی پیش از آنها در مکاتب الهی و به ویژه اسلام و آموزههای دینی و احادیث و روایات ائمهی اطهار (ع) افراد را به تدبر در خویشتن فراخوانده اند[5]. امام صادق (ع) در این باره میفرماید: «شناخت خویشتن، سودمندترین دانشها است».
مهارت خودآگاهی یکی از اساسیترین مهارتهای زندگی است. در نهج البلاغه و سخنان گهربار مولا علی (ع)، به کرات نسبت به فراگیری و ارزش والای این مهارت در زندگی اشاره شده است. امام علی (ع) در حکمت 149 دربارهی ضرورت خودآگاهی و خودشناسی چنین میفرماید: «کسی که ارزش خود نشناخت جان خود را باخت»[6].
امام (ع) در حکمت فوق که بیشک یکی از پربارترین سخنان است به وضوح به ارزش والای خودآگاهی اشاره و فراخوانده است.
ایشان، عدم آگاهی و شناخت از خویشتن را با نابودی شخص برابر دانسته است. امام (ع) در فراز دیگری از سخنانش، به همین ضرورت اشاره میکند: «دانا کسی است که ارزش خود را بشناسد و در نادانی انسان همین بس که اررزش و قدر خویش را نداند»[7].
توانایی تصمیمگیری درست، به فرد کمک میکند تا به نحو موثرتری در مورد مسایل زندگی تصمیمگیری کند. اگر اشخاص بتوانند در مورد اعمال خود، فعالانه تصمیم بگیرند، و جوانب متفاوت انتخابها را بررسی، و پیامد هر انتخاب را ارزیابی کنند، مسلما در سطوح بالاتر سلامت روانی قرار خواهند گرفت. «تصمیمگیریهای غیرمنطقی و نادرست باعث اضطراب و افسردگی میشود و تصمیمگیری عاقلانه آیندهای روشن را پیش روی فرد میگذارد و اطمینان و آرامش ویژهای را به زندگی فرد میبخشد»[8].
معلم انسانساز ما، چنین به تدریس مهارت تصمیمگیری میپردازد: برای قدم گذاشتن در مسیر صحیح زندگی و انتخاب راه درست از نادرست، ابتدا باید تمامی جوانب کار را سنجید و از تصمیمهای گذشتگان و پیامدهای آنها عبرت گرفت و به آنها نظر افکند تا بهترین راه را انتخاب کرد و بهترین تصمیم را گرفت. وی اندیشیدن قبل از هر تصمیم و ارادهای را بهترین راه مصون ماندن از اشتباهات جبرانناپذیر میداند.
«هرکس باید از کار خویش بهره گیرد، و انسان بینا کسی است که به درستی شنید و اندیشه کرد، پس به درستی نگریست و آگاه شد، و از عبرتها پند گرفت، سپس راه روشنی را پیمود، و از افتادن در پرتگاهها و گم شدن در کوره راهها، دوری کرد، و کوشید تا عدالت را پاس دارد و برای گمراهان جای اعتراض باقی نگذارد، که در حق سختگیری کند، یا در سخن حق تحریف روا دارد، یا در گفتن سخن راست بترسد».[9]
کتاب نهج البلاغه، نه تنها حاوی مهارتهای اساسی مورد نیاز زندگی است بلکه با تامل و تدبر در آن میتوان به هزاران هزار مهارت ارزشمند دیگر در زندگی دست یافت که انسان را به کمال مطلوب خویش در زندگی میرساند و او را در مقابل هر مشکل و تنش و ناملایمات زندگی مقاوم میسازد.
راهکارها
نقش آموزش و پرورش در مهارت افزایی
آموزش و پرورش باید همواره برای دانشآموزان و خانوادههای آنان جلسات مشاوره تحصیلی برگزار کند و آنان را در خصوص اهمیت مهارتآموزی آگاه کند...
محتوا و روشهای آموزشی در مدارس
روش و محتوای آموزشی در مدارس ما هم اکنون به شدت نیازمند تغییر است. بی تردید سرعت تحولات علمی در دنیای امروز، تغییر متناسب ابزارهای آموزشی را میطلبد.
کتب درسی باید مهارت محور شوند و اطلاعات عمیقتری را در اختیار دانشآموزان قرار دهند. باید روند تالیف کتابها تغییر کند و مولفان در تالیف ...
محتوا و روشهای آموزشی در مقاطع مختلف تحصیلی در مدارس برای چندین دهه قبل است و به درد زندگی امروز و فردای دانشآموزان نمیخورد....
پیروی از روشهای گذشته در زمینه آموزش و پرورش، نتیجهای جز رکود علمی نخواهد داشت و با ادامه این راه به لحاظ علمی، وضعیتی بهتر از اکنون نخواهیم داشت.
برای پیشرفت علمی و پرورش نسلی کارآمد، چارهای جز تغییر در زاویه دیدمان نسبت به محتوا و روشهای آموزشی مدارس نداریم. اگر این موارد را به روز کنیم میتوانیم به آینده امیدوار باشیم...
سیستم آموزشی و ضرورت افزایش مهارت
سیستم آموزشی نباید روی حفظ کردن و نمره و معدل متمرکز شود، بلکه باید بر مهارت افزایی و پرورش استعداد دانشآموزان مستعد تمرکز کند. باید درونمایههای آموزشی تغییر کند و این درونمایهها طوری تنظیم شود که بر اساس آن یادگیری و فهم دانشآموزان از مطالب درسی در اولویت قرار گیرد.
سیستم آموزشی باید به سمتی حرکت کند که درک علمی دانشآموزان را بالا برد و از آموختن طوطیوار و حفظ کردن مسایل توسط دانشآموز عبور کند. برای این منظور محتوای کتابهای درسی و شیوههای آموزشی معلمان در مدارس باید معطوف به بالا بردن قدرت تحلیل، ارزشیابی و درک و فهم دانشآموزان شود.
متاسفانه در سیستم آموزشی ایران به سطوح بالای یادگیری توجه نمیشود...
نسل امروز بیشک آیندهساز فردای کشور است. دانش سیال امروز، توسعه فراگیر تکنولوژی و تغییرات سریع در عرصه علم و فناوری در جهان اما نیازمند ساختن نسلی کارآمد و با مهارت برای آینده است...
پیشنهادات
مهارتآموزی مقولهای است که همواره مورد توجه نظامهای آموزشی پیشرفته قرار دارد؛ چرا که تنها آموزش سطحی منابع درسی به دانشآموزان نمیتواند آنان را برای زندگی آینده مهیا سازد. از این رو، برای پرورش نسلی کارآمد که بتواند آینده روشنی را برای کشور رقم زند، باید به فکر راههای افزایش مهارت افراد در نظام آموزشی بود که در ادامه چند راهکار را پیشنهاد میکنیم.
تغییر نگاه نمره محور حاکم بر نظام آموزشی به نگاهی مبتنی بر افزایش درک و مهارت دانشآموزان، شاید یکی از مهمترین گامها در این مسیر باشد.
روزآمدی و تحول در روشهای آموزشی و محتوای کتابهای درسی از شروط مهم دیگر برای توانمندسازی هرچه بیشتر دانش آموزان است ...
نتیجه گیری
در مجموع به نظر میرسد مهمترین خلاء مهارتآموزی کشور و مانع اصلی نهادینه نشدن آن، نبود نظام مهارت و عدم ارتباط نظاممند میان «نیاز کشور به مهارتها و تخصصهای مختلف» با «نظام تربیت نیروی انسانی» است. برای دستیابی
vdv0001_1991798_4114_1567607626_18071_5600_1035.zip0.64 MB |